به گزارش مشرق، دینی که بیش از همه ادیان، احکام اجتماعی و سیاسی دارد تا احکام فردی! در تاریخ اسلام البته مقاطعی ماندگار وجود داشته است که این مساله پررنگتر شده است و شاید بزرگترین آن مقاطع، محرم باشد. محرم شاید برای عدهای صرفا 10 شبی است که میتوانند اتصال بیشتری با ائمه برقرار کنند اما باطن محرم همین اسلام سیاسی حکومتی را فریاد میزند و برای مسلمان واقعی محرم پیامی بیش از یک عزاداری صرف دارد. نگاه به تاریخ معاصر ایران نیز مؤید همین مطلب است، چنانکه مهمترین اتفاقات سیاسی ایران معاصر نیز در بزنگاه محرم به وقوع پیوسته است، از شروع نهضت امام خمینی(ره) در سال 42 تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 مقاطعی بوده است که شور و شعور حسینی به همراه یکدیگر بلوغ سیاسی را برای جامعه به ارمغان آورده است. دستورات اسلام از آن جهت که در جهت صلاح جامعه و رفع فساد از آن است دستوراتی سیاسی است.
حضرت امام میفرمایند: «اسلام عبارت از احکام عبادی و اخلاقی صرف نیست، کما اینکه بعضی بلکه کثیری از جوانان و کهنسالان مسلمین گمان بردهاند... اسلام برای تأسیس حکومت عادله به پا شده است که در آن قوانین مربوط به امور مالی، بیتالمال... جزائیات، قضا، حقوق، جهاد، دفاع و پیمانهای بین دولت اسلامی و دولتهای دیگر وجود دارد».
تلاش شیعه انگلیسی برای سکولار شدن هیأتها
در طرف دیگر ماجرا پس از شناخت اهمیت محرم و به تبع آن هیاتهای مذهبی،
جریان ضداسلامی تمام تلاش خود را طی چند دهه اخیر کرده است تا هویت
هیاتهای مذهبی را از دغدغه اصلی آن یعنی دغدغه سیاسی، اجتماعی و حکومتی
جدا کند چنانکه این گزاره که «هیاتها نباید سیاسی شود!» به کرات از این
جریان متصاعد میشود و تلاش برای ایجاد هیاتهای سکولار قدمتی بیش از یک
قرن دارد.
در این بین 2 خط اصلی بوده است؛ یکی خشونتطلب نشان دادن
آیینهای مذهبی محرم که از سوی غرب با قمهزنی اوج گرفت و آورده شده که پس
از کودتای 28 مرداد حتی خود انگلیسیها بین هیاتهای مذهبی قمه توزیع
میکردند و دیگری نفس جدا کردن هیاتها از فعالیتهای سیاسی و انقلابی بوده
است؛ «چنانکه در تاریخ آمده است زمانی که روسها آذربایجان را گرفته
بودند، روز عاشورا که 20 تا 30 هزار قمهزن در خیابانهای تبریز آمده بود،
همان روز روسها عالم مشروطهخواه و مجاهد تبریز- شهید میرزاعلی
ثقهالاسلام تبریزی- را گرفته بودند و میخواستند اعدامش کنند.
در میدان مرکزی شهر، این آخوند مجاهد را آوردند به دار بکشند، 20 هزار مرد هم در خیابانها، قمه میزدند، یکی رفت پیش قمهزنها، گفت شما که اینها را توی سر خودتان میزنید، من نمیگویم توی سر روسها بزنید ولی لااقل با همین قمهها بیایید به میدان اعدام و پای چوبه دار که اینها ببینند 20 هزار آدم قمه به دست آمده و بترسند و ایشان را به دار نکشند، قمهزنها گفتند برو خجالت بکش! اباعبدالله را سیاسی نکن، امام حسین(ع) را بگذار برای ما، امروز ما آمدیم با امام حسین(ع) حال کنیم و قمه بزنیم... خب! این نوع امام حسین(ع) را، انگلیس و روس قمههایش را میخرند و هدیه میدهند». این جریان که عمدتا 3 خط محوری تفرقه بین شیعه و سنی، خشونتطلب نشان دادن عزاداران حسینی و تفکیک قائل شدن بین دین و سیاست را در دستور کار دارد و به لحاظ مادی، معنوی و رسانهای از سوی انگلیس تامین میشود را با نام «تشیع انگلیسی» میشناسند.
امام خمینی(ره) از همان ابتدا در برابر این
جریان ایستادند. ایشان درباره اسلام سیاسی میفرمایند: «در اذهان بسیاری
بلکه اکثری، بیشتری از مردم، بیشتری از اهل علم، بیشتری از مقدسین، این است
که اسلام به سیاست چه کار دارد؛ اسلام و سیاست اصلاً جداست از هم. همینی
که حکومتها میل دارند، همینی که از اول القا کردهاند این اجانب در اذهان
ما و حکومتها در اذهان ما که اسلام به سیاست... آخوند چه کار دارد به
سیاست. فلان آخوند را وقتی عیبش را میگیرند میگویند: آخوند سیاسی است!
اسلام را میگویند از سیاست کنار است؛ دین علیحده است، سیاست علیحده.
اینها اسلام را نشناختهاند. اسلامی که حکومتش تشکیل شد در زمان
رسولالله(ص) و باقی ماند حکومت؛ به عدل یا به غیر عدل. زمان حضرت امیر(ع)
بود، باز حکومت عادله اسلامی بود؛ یک حکومتی بود با سیاست، با همه جهاتی که
بود. مگر سیاست چی است؟ روابط مابین حاکم و ملت، روابط مابین حاکم با سایر
حکومتها- عرض میکنم که- جلوگیری از مفاسدی که هست، همه اینها سیاساتی
است که هست. احکام سیاسی اسلام بیشتر از احکام عبادیاش است. کتابهایی که
اسلام در سیاست دارد بیشتر از کتابهایی است که در عبادت دارد. این غلط را
در ذهن ما جاگیر کردند. حتی حالا باورشان آمده است آقایان به اینکه اسلام
با سیاست جداست. این یک احکام عبادی است که بین خودش است و خدا. شما بروید
توی مسجدتان و هر چه میخواهید دعا کنید، هر چه میخواهید قرآن بخوانید،
حکومتها هم به شما کار ندارند. اما این اسلام نیست. اسلام در مقابل ظَلَمه
ایستاده است؛ حکم به قتال داده، حکم به کشتن داده است. در مقابل کفار و در
مقابل متجاسرین و کسانی که [طاغی] هستند».
اهمیت تریبون منبر
آنچه شاید هیچ چیز استفاده از آن به وزن تاثیرگذاری و اهمیت آن نرسیده
است، «منبر» است. علمای علم ارتباطات، منبر را از حیث «ارتباط چهره به
چهره»ای که با مخاطب دارد تاثیرگذارترین مدیوم رسانهای میدانند و این
منبر در ایام محرم پیشرو میتواند در جلو بردن اسلام سیاسی یا معالاسف در
جهت تشیع انگلیسی بهکار آید که صاحب تریبون با شناخت عرصه میتواند آن
را در جهت صحیح و با بیشترین ظرفیت بهکار گیرد.
هنر منبری،
تعمیق معارف دینی و کاربردی کردن آن در زندگی روزمره مردم است، ضمن اینکه
عمقبخشی به اعتقادات دینی باید با زدودن شبههها و خرافهها از ساحت زندگی
مردم همراه باشد. مردم نیز به منبرها اعتماد ویژه دارند و با وجود اینکه
ظرفیتهای بیشماری در فضای مجازی برای کسب اطلاعات وجود دارد اما باز هم
پای منبرها مینشینند. منبرها، تنها رسانههای دیرینه و کهنی هستند که هرگز
رنگ کهنگی نمیگیرند و مردم هنوز هم منبرها را ظرفیت ویژه برای رسیدن به
جدیدترین اطلاعات مورد نیاز خود میدانند.
منبر همچنان که امام
خمینی(ره) از آن استفاده میکردند، مهمترین تریبون برای مبارزه با فساد و
حرکت در جهت اصلاح جامعه است و اگر در آن دغدغههای مردم از جمله مشکلات
اقتصادی، مبارزه با فساد، اعتراض به مسؤولان ناکارآمد و... لحاظ شود
میتواند با استقبال مردم نیز مواجه شود؛ به تعبیر دیگر محرم و منبر
میتواند یکی از مهمترین ظرفیتها برای انسجام پایگاه اعتراض به
ناکارآمدیهای وضع موجود باشد، چنانکه هر ساله در این ایام جریان غربگرا با
ترس از این کارکرد هیاتهای مذهبی بر طبل «هیاتهای مذهبی را سیاسی نکنید»
میدمد.
چه کنیم که هیأتمان کارآمد شود؟!
تلفیق منطق و عاطفه
در سالهای اخیر ورود رهبر حکیم انقلاب به مساله هیات و کارکردهای آن نیز
بیش از پیش شده است. حضرت آیتالله العظمی خامنهای درباره فضای جلسات، به
تلفیق 2 عنصر «منطق» و «عاطفه» قائل هستند و میفرمایند: «اولاً اساس حرکت
عمومی تشیع علاوه بر منطق قوی بر عواطف بود. از روز اول تا امروز در کنار
عقل، عشق حضور جدی داشت؛ برای همین هم حرکت تشیع نابود نشد یعنی از بین
نرفت. منطق قوی است. یعنی صرف عواطف نیست اما منطق تنها هم نیست. عواطف هم
با آن درآمیخته است. این از آنجاهایی است که عقل و عشق با هم میسازد.» به
اعتقاد ایشان هیات باید همراه با بحث استدلالی باشد و این استدلال با عنصر
عاطفه درآمیزد تا پذیرش عمومی آن بالا رود. این امتزاج عاطفه و استدلال
همیشه مورد تأکید رهبر انقلاب بوده است.
هیأت را کلاس درس کنیم
مساله دومی که ایشان مورد تاکید قرار میدهند همان مدیوم منبر برای ابلاغ
پیام دینی است. ایشان در جلسهای در جمع فعالان هیاتهای رزمندگان اسلام
درباره اهمیت و کارکرد منبر در هیات فرمودند: «هیاتهای مذهبی باید کلاس
درس باشد. اگر کسی 10جلسه یا یک دهه رفت پای منبری نشست، آخر دهه احساس کند
یک مطلب را فهمیده است. مثلاً فهمیده باشد که خواص و عوام عاشورا چه کسانی
بودند و چه موضوعاتی موجب شد تا عدهای در برابر امام معصوم علیهالسلام
قرار بگیرند و او را به شهادت برسانند. عزاداری را واقعاً به معنای حقیقی
کلمه باید به صورت کلاس درس دربیاوریم. این حالت را ما الان کم میبینیم،
بویژه در هیاتها کم مشاهده میشود. این جزو نقصهای کار کنونی کشور ما
است. این همه مجالس عزا و این همه مناسبتهای مربوط به وفات و شهادت و
موالید ائمه علیهمالسلام که اجتماعات مردم را به صورت طبیعی به وجود
میآورند، یک فرصت بسیار بزرگی است و از این فرصتها باید شما استفاده
کنید».
شاید امروز با توجه به مسائل پیرامونی جهان اسلام، تشیع و ایران
عزیز این مساله بیش از پیش حائز اهمیت شده است و بیان کاربردی «عبرتهای
عاشورا» برای زمان حال ما اهمیت دوچندان پیدا کرده باشد.
هیأت باید سیاسی باشد
این مساله را میتوان به تفاوت نگاه بنیانی تشیع ناب محمدی(ص) و تشیع
دستساز انگلیسی هم مربوط دانست. از سویی جریانی انحرافی است که محرم را
متوقف در 1400 سال پیش میداند و نمیخواهد قدمی برای پیشبرد حاکمیت اسلامی
از هیاتها استفاده شود و در طرف دیگر نگاه اندیشمندان بزرگ تشیع است که
هیات را ابزاری اتفاقا برای پیشبرد اسلامی سیاسی میدانند. رهبر بزرگوار
انقلاب در این باره میفرمایند: «هیاتها نمیتوانند سکولار باشند؛ هیات
امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقهمند به امام حسین(ع) است، یعنی
علاقهمند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام
خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین(ع) این است.
اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیات عزاداری مراقب باشد که مبادا وارد مباحث
اسلام سیاسی بشود، این غلط است».
یعنی هیات این نیست که به
سیاست کاری نداشته باشد؛ چون بعضی سخنرانها عادت کردهاند که میگویند ما
سیاسی نیستیم. رهبر انقلاب معتقدند این عبارت، عبارت صحیحی نیست. ایشان
فرمودهاند: «یکی از خصوصیات ائمه طاهرین این بوده که همه آنها مبارزان و
مجاهدان فیسبیلالله بودند. یکی از ائمه طاهرین را سراغ ندارید که اینها
در موضع مجاهدت و مبارزه قرار نداشته باشد».
این آموزه و این
خط همان عاملی است که موتور محرکه شیعه را به کار انداخته است و ما بعد از
1400سال از ظهور اسلام، شاهد هستیم پرچم شیعه در مناطقی از جهان اسلام
بلند شده و این مساله باعث عصبانیت سیاسیون، متعصبان و متحجران منطقه و
جهان شده است. همچنان که در مقدمه متن نیز بیان شد نگاه به تاریخ قبل از
انقلاب نشان میدهد با تمسک به همین آموزهها مبارزه شروع شده است.
شهادتطلبیها و مبارزه با طاغوت از همین منبرها شروع شد.
بررسی سخنرانی حضرت امام رحمه..الله علیه در عصر روز عاشورای سال 42نشان میدهد اتفاقا سیاسیترین سخنرانیها در مهمترین نهاد علمآموزی یعنی مدرسه فیضیه رخ داده است. امام در این سخنرانی تماما شاه را خطاب قرار میدهند و سخنرانی پیرامون عتاب به شاه است و در بخشی از آن میفرمایند: «آقا! من به شما نصیحت میکنم؛ ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت میکنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند میکنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند. من یک قصهای را برای شما نقل میکنم که پیرمردهایتان، 40سالههایتان یادشان است، 30 سالهها هم یادشان است. 3 دسته- 3 مملکت اجنبی- به ما حمله کرد: شوروی، انگلستان و آمریکا به مملکت ایران حمله کردند؛ مملکت ایران را قبضه کردند؛ اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتک بود، لکن خدا میداند که مردم شاد بودند برای اینکه پهلوی رفت. من نمیخواهم تو اینطور باشی؛ نکن. من میل ندارم تو اینطور بشوی، نکن! اینقدر با ملت بازی نکن!».
همین اهمیت
عاشورا را میشود در سالهای پیروزی نهضت مشاهده کرد، چنانکه عاشورای 57 را
مهمترین فراز پیش از 22 بهمن میدانند که در آن شهید بهشتی رسما تشکیل
حکومت اسلامی را نوید میدهد. «علیمحمد بشارتی» از آن روز میگوید:
شعارهای زیادی در این روز سر داده شد که من تعدادی از آنها یادم
است. مهمترین شعار آن روز شعار «مرگ بر شاه» بود که روز تاسوعا از
آن خبری نبود و امام(ره) دستور دادند روز عاشورا این شعار داده شود.
این شعار در انتهای شعار زیر نیز داده میشد: «ای شاه خائن، آواره
گردی، خاک وطن را ویرانه کردی، کشتی جوانان وطن اللهاکبر، کردی
هزاران تن در کفن اللهاکبر، مرگ بر شاه، مرگ بر شاه». شعارهای
دیگر عبارت بودند از: «ای شهید حق آیم به سویت، بهشت موعود در پیش
رویت»؛ «حکومت اسلامی ایجاد باید گردد»؛ «تا شاه کفن نشود، این وطن
وطن نشود».
در قطعنامه 17 مادهای که در پایان این
راهپیمایی خوانده شد برخی مسائل برای نخستینبار مطرح شد. فرازهای
این قطعنامه که در تاریخ ثبت شده بدین قرار است: «تایید رهبری
بلامنازع حضرت امام خمینی، برکناری شاه و برچیده شدن بساط سلطنت،
نفی استعمار خارجی و نیل به استقلال و خودکفایی ملی، برقراری
حکومت عدل اسلامی، حفظ حقوق سیاسی- اجتماعی افراد جامعه و
اقلیتهای مذهبی، اعطای آزادی واقعی و دادن حیثیت، شرف و کرامت
انسانی به زنها، اجرای عدالت اجتماعی و نفی هرگونه تبعیض و
استثمار، احیای کشاورزی که بر اثر انقلاب شاه و ملت نابود شده بود،
پیشرفت صنعت، ادامه اعتصابات تا سقوط رژیم، احتراز از احتکار و
گرانفروشی، اخطار به ارتش و دعوت از ارتشیان برای اتحاد با مردم، رد
اتهام نفوذ کمونیستها و کمونیسم در انقلاب اسلامی، آزادی همه
زندانیان سیاسی، ادامه نهضت تا نفی رژیم و سقوط رژیم خائن شاه».
پس از پیروزی انقلاب هم از ظرفیت هیاتهای مذهبی به نحو احسن استفاده شد.
در دفاعمقدس با تمسک به مبارزه و شهادتطلبی ائمه علیهمالسلام بود که
رزمندگان به سمت جبههها تشویق میشدند؛ رزمندگان با سربندهای
«یافاطمه..الزهرا» و «یا حسین» به جبههها رفتند و در آنجا هم میگفتند
میخواهیم همانطور که امام حسین علیهالسلام شهید شد، ما هم شهید شویم.
پس معرفتزایی و شناخت باید از مهمترین کارکردهای هیات باشد. یکی از
مهمترین کارها این است که به مردم بگوییم «هویت حسینی» و «هویت یزیدی» در
دوران حاضر مربوط به چه کسانی است. چنانکه رهبر انقلاب فرمودهاند: «فهمیدن
قضیه عاشورا فقط در تاریخ نیست، در هر زمانی باید دید عناصر تشکیلدهنده
هویت یزیدی کجا پیدا میشود؟ آنگاه در مقابلش باید عناصر تشکیلدهنده
هویت حسینی را به میدان آورد. منبر باید انسانساز باشد، اندیشهساز باشد.
روضه و نوحه و سینهزنی باید فضا را از مسائل زنده حسینی، معرفت و آگاهی
پر کند».
شعر محکم و بامضمون بخوانید
رهبر انقلاب اما
استفاده از ظرفیت هیات را منوط به فهم تریبوندار از موقعیتی که در اختیار
دارد، میدانند و به مداحان درباره استفاده بهینه از این ظرفیت بزرگ هشدار
میدهند. ایشان در دیدار 2 سال پیششان با مداحان در پاسخ به این سوال که
«بهترین استفاده از این فرصت چیست؟»، تبلیغ معارف دین را توصیه کردند و
فرمودند: «تبلیغ همان چیزی که این بزرگواران، این نشانههای عظمت و فضیلت
برای خاطر آن، جانشان را کف دست گرفتند؛ این همه رنج بردند؛ این همه
مصیبت کشیدند؛ حادثه عاشورا بهوجود آمد؛ حوادث گریهآور صدر اسلام
بهوجود آمد. [اینها] برای چه بود؟ برای ترویج معارف دین بود. از این فرصت
برای ترویج معارف دین، برای سوق دادن نسل جوان به عمل به دین، به عمل به
شریعت، به عمل به مسؤولیتهای بزرگ این دوران استفاده کنید. امروز کشور ما،
ملت ما و دنیای اسلام محتاج درست فهمیدن، درست عمل کردن و ایستادگی کردن
است. ملت ایران الگو است؛ در میان ملت، جوانان موتور حرکتند. این جوانها
در اختیار شما هستند؛ یعنی شما با یک نگاه ملاحظه خواهید کرد که به یک معنا
موتور حرکت دنیای اسلام، زیر کلید شما است. معارف دین را تبلیغ کنید. آنچه
را مردم احتیاج دارند و آنچه را این جوانها احتیاج دارند برای پاک بودن،
برای پاک زیستن، برای سبک زندگی اسلامی، برای مسلمان شدن بهمعنای واقعی
کلمه، برای عاقبت به خیری، به اینها یاد بدهید؛ این در اختیار شما است. کی
ما در طول تاریخ این همه مجلس داشتیم که در آنها این همه جوان جمع بشوند و
دلهایشان را در اختیار شما بگذارند. در زمان ما و در دوره جوانی ما در
مشهد اگر همه مداحها را میشمردند، از 6-5 نفر بیشتر نمیشدند، در تهران
هم یک خرده بیشتر از این. این همه مجلس، این همه گوینده، این همه
خواننده، این همه هنر، این همه صدای خوش، شعرا هم بهکار میافتند و آنها
هم شعر میگویند؛ از این فرصت استفاده کنید».
ایشان درباره
اشعار خواندهشده در هیاتهای مذهبی هم چند توصیه دارند که باید «محکم»،
«قوی»، «خوشمضمون» و «قانعکننده» باشد. درباره خصوصیت دیگر شعر
فرمودهاند باید دارای مفاهیم اسلامی باشد و صرف قشنگ و جذاب بودن کفایت
نمیکند. مثلاً بعضی از اشعاری را که مداحان میخوانند قشنگ است و آدم خوشش
میآید اما هیچ مفهوم اسلامی همراهش نیست.
پرهیز از انحراف و خرافهگویی
ایشان در دیدار مهم 20 فروردین 94 یک نکته مهم درباره استفاده غلط از هیات
گفتند و آن خرافهگویی بود. ایشان فرمودند: «پرهیز از انحراف، پرهیز از
خرافهگرایی، پرهیز از مشکلتراشی در عقاید جوانها؛ گاهی ما یک کلمهای
میگوییم که یک گرهی در ذهن جوان مخاطب ما بهوجود میآید، این گره را چه
کسی میخواهد باز کند؟ این گرهی را که ما با بیان ناقص خودمان یا بیان غلط
خودمان یا بیتوجهی و بیمسؤولیتی خودمان در ذهن این جوان به وجود
میآوریم و عقیده او را دچار مشکل میکنیم، این گره چگونه باز خواهد شد؟
اینها مسؤولیت است. اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیدالشهدا(ع) را- که عظمت
او بهخاطر شهادت است، عظمت او بهخاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او
بهخاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همه خواستهها، از همه مطلوبها-
تبدیل کنیم به یک نقطه سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند،
بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه میگویند، درست است؟ این شکر این نعمتی
است که خدا به شما داده؟ این صدای خوش، نعمت است؛ این توانایی اداره مجلس
نعمت است؛ اینها چیزهایی است که خدا به همه نداده است، به شما داده؛ باید
این نعمتها را شکر بگزارید».
استفاده از ظرفیت موسیقی اصیل ایرانی برای سبک و آهنگ مداحی
آنچه چند سالی است در حال باب شدن است و باید در مقابل آن ایستاد، ترویج و
تقلید از آهنگها و سبکهای غربی یا غیراصیل برای سرودها و سبکهای مداحی
است. نخستین نکتهای که تریبوندار باید مورد توجه قرار دهد «توجه به
موسیقی اصیل ایرانی» است؛ رهبر انقلاب معتقدند بسیاری از گوشههای موسیقی
ایرانی برگرفته از مرثیهها و مداحیهاست. یعنی بسیاری از موسیقیهایی که
امروز مرسوم است و آهنگسازان ما در دستگاههای مختلف میسازند، برگرفته از
مرثیههای مداحیهای قدیمی در ایران است. بنابراین مداحان میتوانند از
این موسیقی اصیل سنتی ایران که اتفاقاً دارای تنوع زیادی هم هست برای ساخت
سبکها و آهنگهای خود استفاده کنند: «ما در قدیم از زبان موسیقیدانهای
معروف شنیده بودیم که میگفتند موسیقی اصیل ایرانی را نوحهخوان و
شبیهخوانها حفظ کردهاند؛ موافقخوان، مخالفخوان، علیاکبرخوان،
قاسمخوان. هر کدام یک دستگاهی را به اینها میدادند که باید در آن دستگاه
بخوانند. این موجب شد موسیقی نانوشته ایرانی- که نه نُت داشت، نه نوشته
داشت و نه چیز دیگری داشت- بتواند برسد به دست کسانی که اینها را با نُت و
شیوههای جدید بتوانند ثبت و ضبط کنند».
محتوای امروز منبرها و شعرها
اما نکته پایانی درباره محتوایی که برای امروز ما حائز اهمیت است و در
محتوای منبرها و شعرهای مداحان ما باید مدنظر قرار گیرد، مسائل جاریه
جمهوری اسلامی است. بدعهدیهای شمر زمانه و آمریکای جنایتکار در برابر مردم
کشورمان، رفتار تکفیریها در منطقه و تقویت خط مقاومت و تبیین آن برای
مستمعان و تقویت و انسجام پایگاه اعتراض به وضع موجود از جمله
ناکارآمدیهای اقتصادی و فسادهایی که وجود دارد میتواند در شعرها، منبرها و
هیاتهای مذهبی ورود داشته باشد.
منبع: وطن امروز